دوستان سلام دوستان تو این مدت امید وارم که تونسته باشم خندونده باشمتون تو این مدت بهترین نبودم
اما دوست دارم بهترین روداشته باشم لطفان نظرتون را برام بزارین
ممنون که مثل همیشه حامی و یاور بنده حقیر شدین یه خواهشی که ازتون دارم اینه که اگه ممکنه وبلاگمو اگه امکان داره تبلیغ کنید که ممنون دارتون میشم اگه که نه بازم ازتون ممنونم یکی دیگه که واسه هر پست اگه امکان داره نظرتون رو بکین که وبلاگم رو به سوی وب بهتری سوغ بدم از همتون ممنونم دوستان اگه شوخی یا هرچیزی از من یا هر کدوم از نویسنده ها شده معذرت میخوام و تشکر میکنم از فرشاد و سهیل دو دوست گل من
یه شب خونه تنها بودم یهو صدای خنده از حیاط شنیدم ، گفتم برم بیرون ببیم کیه …
رفتم تو حیاط و چند متری رفتم جلو وایسادم بازم دیدم میخنده ، بازم یه خرده رفتم جلو وایسادم ، بازم صدای خنده اومد !
داشتم خودمو خراب میکردم ولی بازم رفتم جلو …
الان فهمیدین حیاطمون بزرگه یا بازم برم جلو ؟؟؟
تعداد بازدید از این مطلب: 446
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
امروز از تلفن عمومی زنگ زدم خونمون صدام رو عوض کردم بابام گوشی رو برداشت بهش گفتم ما پسرتون رو دزدیدیم 100 هزار تومن بیارین به این آدرس و گرنه پسرتون رو میکشیم
بابام برگشت گفت 200 تومن میدم یه جوری بکشینش طبیعی به نظر برسه !!!!!!!!!!!
من
یه بار که خونمون مهمون اومده بود (منم بچه بودم) رفتم آشپزخونه به مامانم گفتم میوه میخوام ؛ مامانم گفت : بزار مهمونا برن بعد …
من اومدم به مهمونا گفتم کی میرید تا مامانم بهم میوه بده ؟
بعد مامانم گفت : صبر کن مهمونا برن نشونت میدم ؛ منم دوباره رفتم گفتم : تورو خدا نرید بعد از رفتن شما مامانم میخواد منو بزنه !
انا الله و انا الیه المدرسه و الدانشگاه...
بازگشت همه بسوی مدرسه و دانشگاه است...
بانهایت تاسف و تأثر پایان سه ماه عشق و حال و صفا و خواب لذت بخش صبح و آغاز نه ماه زجر و بدبختی و امتحان و...
پیشاپیش بر شما دانش آموز و دانشجوی عزیز تسلیت!!
2ترم پیش یه کلاس داشتم ساعت 8 همیشه دیر میرفتم سر کلاس
یه بار استاده بهم گفت چرا دیر میای؟؟؟
گفتم استاد وقت خوابم با کلاست تداخل داره
استاده هم نامردی نکردو درسم رو حذف کرد و فرمود برو به کلاسه خوابت برس اون مهم تره
داشتم رو پروژه دانشگاهم کار می کردم بابام می گه این چیه؟
می گم یه قطعه الکتریکی،می گه کارش چیه؟
می گم توضیحش سخته.
زارت گذاشت زیر گوشم و گفت فکر کردی که اون موقع که سه سالت بود و می پرسیدی بابا من چطور درست شدم توضیحش آسون بود؟!
بچه که بودم وقتی برگه امتحانیمو میدادن در دو حالت کتک میخوردم:
وقتی بیست نمیگرفتم :که چرا بیست نگرفتم..
وقتی بیست میگرفتم که
میگفت تو که میتونی بیست بگیری چرا اون بار بیست نگرفتی..
یعنی در
هر دو صورت جرات نمیکردم برگمو به مامانم نشون بدم !!!
:)):)):))
valaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaa
یادش بخیر.........
بچه که بودم بهم گفته بودن هر وقت دستشویی داشتی بگو میخوام بخونم
یه شب عموم اومد پیشم خوابید منم نصف شب دستشویی داشتم , عمومو بیدار کردم گفتم میخوام بخونم !اونم گفت آروم تو گوشم بخون !!!!
منم آروم تو گوشش شروع به خوندن کردم