دوستان سلام دوستان تو این مدت امید وارم که تونسته باشم خندونده باشمتون تو این مدت بهترین نبودم
اما دوست دارم بهترین روداشته باشم لطفان نظرتون را برام بزارین
ممنون که مثل همیشه حامی و یاور بنده حقیر شدین یه خواهشی که ازتون دارم اینه که اگه ممکنه وبلاگمو اگه امکان داره تبلیغ کنید که ممنون دارتون میشم اگه که نه بازم ازتون ممنونم یکی دیگه که واسه هر پست اگه امکان داره نظرتون رو بکین که وبلاگم رو به سوی وب بهتری سوغ بدم از همتون ممنونم دوستان اگه شوخی یا هرچیزی از من یا هر کدوم از نویسنده ها شده معذرت میخوام و تشکر میکنم از فرشاد و سهیل دو دوست گل من
آقای پلیس بخدا قسم این خانم خواهرمه
.
.
.
.
.
.
ترو خدا بزارید بریم
پلیس: عزیزم من که گشت ارشاد نیستم، من مامور راهنمایی رانندگی هستم
این خانم مادرتون هم که باشن نباید دوتایی پشت فرمون بشینید
عزیزم این ماه نتونستم حقوقمو برات بفرستم در عوض برات صد بوسه فرستادم.!!
جواب نامه:عزیزم از اینکه برام صد بوسه فرستادی ممنون...اینم شرح خرجها:معلم بچه5بوس....صاحبخونه سی بوس....با سوپر مارکت سر بوس به تفاهم نرسیدیم یه جور دیگه حساب کردم!!...علی آقا میوه فروش بوس نمیخواد بچه میخواد..!!!اکبر قصاب قزوینیه اونو موندم چیکارش کنم..
رفتیم خونه عموم...پسرعموم خواب بود،
رفتم سروقت گوشیش اسم خودمو به ایرانسل تغییر دادم...
روز و شب بهش SMS میدم:مشترک گرامی روز جهانی معلولین ذهنی بر شما مبارک!
هیچی دیگه الان افسردگی گرفته تحته درمانه
یه روز عدد 5 همه اعداد رو دعوت میکنه خونه ش؛واسه پارتی به جز عدد 8!
0 1 2 3 4 5 6 7 ... 9
آخه اصلاً خوشش نمیومده ازش
وسط پارتی میبینه عدد 8 داره قر میده و میرقصه
جلو میره و یکی میخوابونه بیخ گوشش و میگه:
حیوون اینجا چی میکنی؟ ... من که تو رو دعوت نکردم!
عدد 8 میزنه زیر گریه و میگه:
.
بخدا من عدد 0 هستم ...
دستمال بستم کمرم واستون "حبیبی النور العینی" برقصم..
دیروز دختره همسایه به گدای سر کوچه غذا داده
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
امروز که از کنارش رد میشده گدا صداش کرده یه کتاب بهش داده به اسم "چگونه آشپز خوبی شویم
مراقب سر جلسه امتحان اومد گفت کارت ورود به جلسه ؟؟؟
گفتم اصن به قیافه من میخوره درسخون باشم جای کسی بیام امتحان بدم ؟
گفت خداییش نه و ول کرد رفت...)))))
دختره تهرانی پست گذاشته: واای خدای من یه مارمولک تو اتاقمه
2471 لایک خورده 1743 تا کامنت 87 نفر برای کمک رسانی رفتن
راهیان نور مسیررشون رو به تهران تغییر دادن
و مدارس نوبت صبح تعطیل شد
بعد من نوشتم:سرطــــــــــان گرفتم و هفته دیگه میمیرم
2 تا لایک خورد 2 نفرم کامنت گذاشتن : لطفا منو ادد کنین..اون یکی هم نوشته بهم رای بدید بچه ها...
دزدا یه اتوبوس پر از زن رو میدزدن، رئیس دزدا میگه: ترتیب همشونو بدید!!!
یکی از دزدا میگه: این حاج خانم پیره، گناه داره...
پیرزنه میگه: گوه نخور... تو رئیسی یا اون!!!!!!!!!!!!!!
دیروز تو کتاب فروشی یه دختره 12-11 ساله رو با مامانش دیدم که میگفت مامان رمان تقاصو میخوام،شرمسار عشقو تموم کردم!
اونوخت من به سن این بودم مبهم ترین کتابی
که خونده بودم حسنی به مکتب نمیرفت بود